{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی مرگ و میر سالخور در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰ 
۰[توسط مترجم]
[دندانپزشکی ]
elderly mortality
معنی مرگ و میر سالخوردگان, معنی مرگ و میر سالخوردگان, معنی kc; m kdc sاgomcb;اj, معنی اصطلاح مرگ و میر سالخوردگان, معادل مرگ و میر سالخوردگان, مرگ و میر سالخوردگان چی میشه؟, مرگ و میر سالخوردگان یعنی چی؟, مرگ و میر سالخوردگان synonym, مرگ و میر سالخوردگان definition,
معنی extemporal, ترجمه extemporal به فارسی, معنی دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر
, ترجمه دم بدم، پشت سرهم، یک ریز، یک گیر
به انگلیسی, معنی سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن
, ترجمه سنبه زدن، باذژکوب خراب کردن، برج حمل قوچ، گوسفند نر، دژکوب، پیستون منگنه ابی، تلمبه کلوخ کوب، کوبیدن، فرو بردن، بنقطه مقصود رسانیدن
به انگلیسی, معنی طبیعی یخ رود، برف رود، توده یخ غلتان، رودخانه یخ، یخچال ,,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی